اخبار
کد خبر : 13089 ۱۴۰۰/۰۳/۱۸   ۱۸:۰۶:۰۸

یادداشت؛
ضرورت توجه به پیوستارهای فرهنگی در هر جراحی اقتصادی

 

به گزاره‌های زیر دقت کنید: برآوردهای فائو نشان می‌دهند هر روز به‌ازای هر نفر ۱۳۴ کیلوکالری غذا در ایران به هدر می‌رود، یعنی سرانه هدررفت روزانه غذا در ایران ۱۳۴ کیلوکالری است. همچنین گزارش‌های غیررسمی نشان می‌دهد که ۳۵ درصد محصولات کشاورزی تولیدی در ایران به هدر می‌رود.

بر این اساس از ۱۰۰ میلیون تن محصول کشاورزی تولیدی در کشور ۳۵ میلیون تن در سال دور ریخته می‌شود. این رقم معادل غذای ۱۵ میلیون نفر است. در این زمینه می‌توان به ۳۰ درصد ضایعات در نان، ۳۰‌-۲۵ (و حتی ۵۰) درصد ضایعات در میوه‌ها و سبزیجات، ۱۰ درصد ضایعات در برنج، ۲۵ درصد ضایعات در خرما و… اشاره کرد.

سرانه مصرف سالیانه نان مردم ایران 160 کیلوگرم در مقایسه با سرانه 25 کیلوگرم در جهان است. این آمار به این معنی است که ایرانیان شش برابر مردم نقاط دیگر نان استفاده می کنند.

فرض کنید در انتخابات آتی ریاست جمهوری از جانب هر یک از نامزدهای داوطلب، برنامه های توسعه اقتصادی برای حل مشکلات اقتصادی داده شود که البته در این زمینه ادعاهای مختلفی از جانب داوطلبان ریاست جمهوری مطرح می شود. حالا یک بار دیگر به گزاره های بالا نگاه کنید.

آیا صرفا دلایل اقتصادی، علل سوء مصرف ما ایرانیان است؟ آیا الگوی مصرف ما صرفا تحت تاثیر فاکتورهای اقتصادی است؟

بدون شک الگوی های مصرف ما ریشه در مناسبات فرهنگی و سبک زندگی ما دارند؛ لذا نسخه اقتصاد برای اقتصاد صرف نظر از پیوستارهای فرهنگی آن منطقا راه به جایی نخواهد برد.

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که به عنوان قانون اساسی نظام تعلیم و تربیت محسوب می شود، اشعار دارد که جهت گیری اقتصاد و سیاست باید تربیتی باشد. این به معنای نفی اندیشه سیاسیت برای سیاست و اقتصاد برای اقتصاد است. بدون شک الگوهای مصرف ما ریشه در مناسبات فرهنگی و سبک زندگی ما دارند .

ضعف در تربیت شهروندی و جامعه پذیری، منجر به شکل گیری اقتصاد سود جویانه، شکل گیری الگوهای اصالت مصرفی در جامعه، غلبه فرهنگ منفعت جویی شخصی به جای مصلحت اندیشی های جمعی، بی توجهی به ساحت‌های تربیت اجتماعی، سیاسی و صدها آفات فرهنگی دیگر که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد تاثیر دارد خواهد داشت.

اقتصاد منهای فرهنگ به اصالت مصرف خواهد رسید و جامعه را به مرز مسرف ترین جوامع می رساند. برکت خداوند را در سطل های زباله می ریزد و محیط زیست را به یغما می برد. آب سفره های زیر زمینی را در باغات لاکچری می مکد و با استحصال رمز ارز راه صد ساله را یک شبه طی می کند و در عوض برق بیمارستان‌ها را قطع می کند.

اقتصاد را بیش از آن که در طرح ها و برنامه های بلندمدت توسعه اقتصادی بتوان سامان داد، باید در زیر ساخت های فرهنگی آن توسعه داد. توصیه اقتصاددانان متاخر به پرداختن به آموزش و پرورش به ویژه دوره ابتدایی برای رسیدن به توسعه متوازن را باید در این راستا ارزیابی کرد.

دانش آموزی که هنوز به اهمیت حیاتی آب پی نبرده است، در آینده الگوی مصرف آب او از متوسط جهانی بیشتر خواهد شد. او که به اهمیت انرژی برای خود و نسل‌های آتی پی نبرده است، اقدام به استخراج رمز ارز در مزارع کشاورزی می کند و اهمیتی به افزایش میزان مصرف برق نمی دهد. او که در مدرسه آموزش مصرف صحیح گاز ندیده است باعث افزایش مصرف 3 تا 6 برابری گاز می شود و آن را حق خود می داند، چرا که معتقد است ایران روی گاز خوابیده است و صدها ضعف فرهنگی اقتصاد سوز از این نوع نظام تعلیم و تربیت تولید می شود.

لذا هر اقدام اقتصادی و هر جراحی اقتصادی بدون توجه به پیوستارهای فرهنگی آن به مثابه آب در هاون کوبیدن خواهد بود.

حبیب اله افتخاری/ دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا