اخبار
کد خبر : 12797 ۱۴۰۰/۰۲/۱۳   ۱۹:۴۲:۲۴

یادداشت؛
نیازمند خودانتقادی هستیم

 

روز معلم که فرا می‌رسد باز هم باید منتظر حرف‌ها و شعارهایی شد که مدت‌هاست پی در پی تکرار می‌شوند. فرا رسیدن روز معلم یادآور این غزل از شادوران «قیصر امین‌پور» است که سروده بود:

خسته‌ام از آرزوها، آرزوهای شعاری

شوق پرواز مجازی بال‌های استعار

لحظه‌های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بایگانی، زندگی‌های اداری

روز معلم روزی است که شعارهای تکراری طرح گردد، عده ای در باب فضیلت معلمی سخن‌سرایی می‌کنند، تعدادی از معلمان تکریم می‌گردند و وزیر آموزش و پرورش و مسئولان وزارت فوق در مورد میزان افزایش حقوق معلمان در سال گذشته بر سر معلمان منت می‌گذارند. از سوی دیگران معلمان نیز از مشکلات معیشتی خود می‌گویند و همان حرف‌های سال‌های قبل باز هم تکرار می‌شوند.

تکراری بودن این موارد به معنای کتمان مشکلات و یا نفی تلاش های انجام شده نیست ولی این سوال را باید پرسید که چرا روز معلم فقط روز شعار است و در انفعال معلمان برگزار می‌شود؟ چرا در روز معلم، کمتر نشانی از نقد و گفت و گو از جانب صاحبان اصلی این روز بروز می‌یابد؟

پاسخ به این سوال‌ها مستلزم خودانتقادی است و فضای حاکم بر آموزش و پرورش کمتر فرصت خود انتقادی می‌دهد.

روز معلم فرصتی برای بروز دغدغه‌های معلمان برای تعالی کشور و آموزش و پرورش است ولی فضای کنونی بر آموزش و پرورش هرگز این گونه نیست و بیماری کرونا و تعطیلی مدارس، ارتباط مستمر معلمان را نیز قطع و محدود ساخته است. گذر از شرایط کنونی آموزش و پرورش جز در صورت تحول در معلمان به عنوان مهم‌ترین عنصر سازنده آموزش و پرورش ممکن نیست و این معلمان هستند که باید موتور پیش برنده تحول و اصلاح در آموزش و پرورش باشند.

فضای حاکم بر روز معلم، استعاره‌ای از روحیه تحول‌آفرینی، نقدو گفت و گوی میان معلمان است؛ اینکه چرا فضای فوق بر آموزش و پرورش و معلمان فروکش کرده است دلایل مختلفی دارد که با رویکردهای مختلف قابل بررسی است و برخی از آن ها به ترتیب زیر قابل ذکر می‌باشد:

- گفتمان معیشت‌محور :

معلمان به دلیل برخورداری از تحصیلات و ارتباط مستمر با نسل جوان جامعه از پویای در تفکر و اندیشه برخوردارند ولی گفتمانی که در اعتراض های معلمان خودنمایی می‌نماید در بیشتر موارد گفتمانی "معیشت محور" است. ترجیح معلمان اینست که مهم‌ترین دغدغه خود را معیشت عنوان کنند که با توجه به اختلاف حقوق بین این قشر و سایر ارگان‌ها درست و صحیح می‌باشد ولی نکته مهمی که مورد غلفت واقع می‌شود این است که معیشت معلمان در گروی امور دیگری می‌باشد .

تا زمانی که جایگاه آموزش و پرورش در کشور به عنوان یک امر زیربنایی به رسمیت عملی شناخته نشود و توسعه انسانی به ویژه آموزش و پرورش به عنوان اولویت کشور مورد پذیرش واقع نشود؛ تحول اساسی و مهمی در آموزش و پرورش بالتبع معیشت معلمان به وجود نمی‌آید. ضمن اینکه افزایش سطح معیشت معلم بدون توجه به سایر ارکان آموزش و پرورش از جمله دانش‌آموز و مدرسه ممکن نیست .

گفتمان اصلاح‌محور معلمان باید اصلاحات اساسی و زیربنایی در همه ارکان آموزش و پرورش را مطالبه کند تا بتواند به این وسیله به پایداری در معیشت نیز برسد. اولیا و دانش‌آموزان و اقشار دیگر جامعه از گفتمان معیشت‌محور استقبال نمی‌کنند زیر آن را ناشی از خواسته‌های خاص یک صنف می‌دانند در حالی که گفتمان اصلاح‌محور معلمان، توانایی تبدیل به یک مطالبه ملی را خواهد داشت .

- تشکل‌گریزی :

تعدادی تشکل سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا و صنفی در میان معلمان به فعالیت مشغولند ولی این تشکل‌ها با بدنه معلمان ارتباط کمی دارند و معلمان نیز نگرش مثبتی به این تشکل‌ها ندارند .

بخش زیادی از این نگرش منفی ناشی از عملکرد این تشکل‌ها می‌باشد . روحیه تشکل‌گریزی در درون جامعه ایران و هزینه بالای عضویت در تشکل‌ها نیز در پیدایش این جو تشکل‌گریزی موثر می‌باشند. ولی معلمان با توجه به گستردگی و تاثیرگذاری که دارند می‌توانند با عضویت در تشکل‌ها و یا تشکیل تشکل‌های جدید گام موثری برای ایجاد فضای تفکر و مطالبه ایجاد کنند.

در بسیاری از موارد معلمان بدون شناخت از یک تشکل به درخواست آن برای اعتصاب را اجابت می‌کنند و توجهی به هدف آن تشکل یا اعتراض ندارند. این فضای تشکل‌گریزی به راحتی قابل تغییر نیست و عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در آن دخالت دارند، ولی در فضای تشکل‌گریز انفعال و شعار جایگزین رفتارهای مدنی پایدار می‌شود. اگر روز معلم را استعاره‌ای از فضای آموزش و پرورش و معلمان بدانیم و خواهان حضور موثر صاحبان این روز (معلمان) باشیم و بخواهیم از روز معلم مبتنی بر انفعال و شعار با حرف‌های تکراری به روز معلم براساس تفکر و دغدغه برسیم نیازمند خود انتقادی هستیم .

- اعتراض یا جنبش :

معلمان همواره به وضعیت خود معترضند ولی این اعتراض به یک جنبش اجتماعی تبدیل نشده است. می‌توان بهترین تعریف جنبش اجتماعی را حرکت و پویشی دانست که "توسط تعداد زیادی از افراد و گروه ها برای تحقق (یا جلوگیری از) اهدافی در جامعه صورت می‌گیرد." ( حمیدرضا جلایی‌پور، جامعه‌شناسی جنبش‌های اجتماعی، تهران ،1381، طرح نو، ص19) . باید میان جنبش‌های اجتماعی، سازمان‌های بوروکراتیک و اداری، انقلابات و هیجان‌های جمعی تمایز قائل شد ( حمیدرضا جلایی‌پور، همان، ص20) مهم ترین تفاوت یک جنبش با هیجان جمعی تلاش جمعی برای تحقق یا جلوگیری ازهدف یا اهدافی در جامعه است، درحالی که اعتراض‌های معلمان فقط دارای جنبه معیشت‌خواهی بدون توافق در هدف است و هرگز به صورت واضح و شفاف هدف مشخصی از طرف تعداد زیادی از معلمان عنوان نشده است و همواره اعتراض‌ها در سطح شعارهای کلی و مبهم باقی مانده است .

-گفتار بدون گفت و گو:

همواره معلمان از مشکلات خود سخن می‌گویند ولی نه در سطح تشکل‌های سیاسی و صنفی و نه در سطح مدارس و معلمان گفت و گوی شفاف، انتقادی و هدفمند وجود نداشته است و برای همین علی رغم گستردگی معلمان و وجود فرصت‌های لازم برای گفت و گو شاهد شکل‌گیری یک حوزه عمومی در بین معلمان نبوده ایم و همین نیز موجب درهم پیچیدگی و فقدان شفافیت در خواسته های معلمان شده است. این گفت و گو نه تنها در بین معلمان که به صورت کارآمد و مستمر بین معلمان و وزارت آموزش و پرورش و دولت نیز وجود ندارد، حال آنکه گفت و گو می‌تواند به شکل‌گیری گفتمان و تشکل کمک کند.

عوامل یاد شده بخشی از عواملی است که روز معلم را تبدیل به یک روز تکراری بر اساس پروتکل‌های اداری نموده و موجب حذف صاحبان اصلی این روز را فراهم آورده است.

عواملی مانند دخالت نهادهای خارج از آموزش و پرورش که هزینه‌های فعالیت سیاسی و صنفی را در آموزش و پرورش بالا برده‌اند و برخی رفتارهای تشکل‌ها که بر هزینه‌زایی اعتراض‌ها افزوده زمینه‌های دیگری هستند که موجب ایجاد فضای فعلی شده‌اند، ولی اگر روز معلم را استعاره‌ای از فضای آموزش و پرورش و معلمان بدانیم و خواهان حضور موثر صاحبان این روز (معلمان) باشیم و بخواهیم از روز معلم مبتنی بر انفعال و شعار با حرف‌های تکراری به روز معلم براساس تفکر و دغدغه برسیم نیازمند خودانتقادی هستیم. این خودانتقادی نیز خود نیازمند انتقاد متقابل می‌باشند تا فضای گفت و گو به وجود آید .

گفتمان معیشت‌محور فعلی و تشکل‌گریزی موجب شده است اعتراض های فعلی در حد هیجان‌های جمعی بروز و ظهور یایند و خاموش شوند و فضایی برای گفت وگو و ایجاد حوزه عمومی نیز به وجود نیاید.

سیدهادی عظیمی/ عضو انجمن اسلامی معلمان ایران

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا