اخبار
کد خبر : 12527 ۱۴۰۰/۰۱/۲۰   ۱۸:۳۶:۳۸

یادداشت؛
راهکارهای افزایش نقش مشارکت مردم درانتخابات خرداد۱۴۰۰

 

محمدعلی خالق‌نژاد/ انتخابات یکی ازمهمترین ارکان دموکراسی و مردم‌سالاری و مجموعه عملیاتی است که در راستای گزینش فرمانروایان با تعیین ناظرانی برای مهار قدرت تدبیر شده است.

مفاهیمی نظیر مشارکت سیاسی، توزیع قدرت، چرخش نخبگان، مشروعیت حکومت، آزادی انتخابات، رقابت سیاسی و احزاب سیاسی که با انتخابات مانوس شده‌اند بیانگر اهمیت و حساسیت این مکانیسم سرنوشت‌ساز است.

کمتر از چهار ماه به موعد برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا زمان باقی مانده است.

نگارنده در نوشتار حاضر برانم تا آسیب‌شناسی علل و عوامل پایین بودن نرخ مشارکت مردمی در انتخابات دوم اسفند ۱۳۹۸و نیز راهکارهایی به منظور افزایش نقش و مشارکت مردمی در انتخابات ۱۴۰۰ را مورد تحلیل و واکاوی قرار دهم.

الف: عوامل کاهش و پایین بودن مشارکت مردمی در انتخابات ۱۳۹۸

میزان مشارکت مردم در هر انتخاباتی برآیندی از اعتبار مردم به میزان قرار گرفتن رایشان در مناسبات حقیقی و حقوقی ساختار قدرت است. به این اعتبار به هر میزانی که اعتبار مردم بیشتر باشد بالطبع میزان مشارکت مردمی نیز افزایش خواهد یافت و از این منظر است که کاهش مشارکت مردم در هر انتخاباتی آسیب رسان بوده و المانهای روشنی به نهادهای حکومتی می باشد. حال سوال این است چرا انتخابات مجلس یازدهم در دوم اسفند ۱۳۹۸در مقایسه با مجالس پیشین با اقبال کمتری ازسوی مردم مواجه شد؟! در ادامه چند آیتم و مولفه اصلی که علل و اسباب کاهش مشارکت مردمی در انتخابات دوم اسفند ماه ۹۸ را رقم زد مورد بررسی قرار می گیرد:

۱-مهمترین علت این کاهش ناامید شدن مردم از اثرگذاری نهادهای انتخابی در مناسبات حقیقی و حقوقی ساختار قدرت در کشور است.

۲-عملکرد نامناسب دولت دوازدهم در بهبود وضعیت کشورو مردم بخصوص در بعد اقتصادی و معیشتی که خود معلول علتهایی در سیاست داخلی از قبیل رخدادهای سالهای ۹۶ و۹۸ و به ویژه در سیاست خارجی  روی کار آمدن پدیده ترامپیسم در آمریکا که با رفتارهای غیرعقلانی و خروج یکجانبه از برجام، دولت را با مشکلات عدیده ای مواجه ساخت و موجبات نارضایتی مردم رویگردانی آنها از صندوقهای رای گردید.

۳-ناتوانی نمایندگان فراکسیون دهم مجلس شورای اسلامی در سر و سامان دادن از طریق نظارت جدی برعملکرد دولت و تصویب قوانین خوب و مناسب به حال مردم جهت بهبود وضعیت معیشتی آنان.

۴-عملکرد نامطلوب شوراهای اسلامی شهر و روستا بخصوص شورای شهر تهران و برخی کلان شهرها که همگی این عوامل نهایتا به پای جریان اصلاحات که در روی کارآمدن دولت دهم شوراهای پنجم دخیل بودند گذاشته شده است بطوریکه مجموعه عوامل فوق شرایطی پدید آورد که موجب یاس وسرخوردگی مردم که بدنه و عقبه اجتماعی و پایگاه اصلی رای محسوب می شوند گشته تا جایی که اعتماد خود را از جریان اصلاحات سلب و در نتیجه تاثیرگذاری صندوق‌های رای را از دست داده اند. بنابراین انگیزه و اعتقادی برای حضور و مشارکت در انتخابات نداشتند و در یک معنا باید گفت دچار بی تفاوتی سیاسی شدند. فلذا شکاف و گسست عمیقی بین جریان اصلاحات و عقبه اجتماعی و پایگاه رای آنان بوجود آمده و باعث از دست رفتن سرمایه اجتماعی (مردم) این جریان اصیل سیاسی شد و رویگردانی از صندوق‌های رأی را فراهم ساخت. این شکاف و انشقاق در انتخابات دوم اسفند ۱۳۹۸ به صورت آشکار بروز و ظهور یافت که نتیجه و ثمره آن انتخاباتی با حداقل مشارکت را رقم زد و از دل آن مجلسی حداقلی تشکیل یافت که رکورددار کمترین میزان مشارکت در بین تمامی انتخابات مجالس ادوار دهگانه گذشته گردید.

۵-رد صلاحیت‌های فله ای و گسترده:

افزون بر دلایل پیش گفته مهمترین و شاید بتوان گفت محوری ترین علت کاهش مشارکت مردم در انتخابات اسفندماه گذشته را بایستی در اعمال "نظارت استصوابی" شورای نگهبان و ردصلاحیت گسترده جستجو کرد که کاندیداهای اصلی و بالقوه یک جریان اصیل سیاسی را به صورت فله ای و گسترده ردصلاحیت و از دور رقابت‌های انتخاباتی خارج ساخت  و در نتیجه با فراهم نمودن انتخاباتی بدون رقیب موجبات قهر مردم با صندوقهای رای گشته و کاهش چشمگیر مشارکت مردمی را درپی داشت.

ب-راهکارهای افزایش نقش و مشارکت مردمی در انتخابات ۱۴۰۰

پس از بررسی عوامل کاهش مشارکت مردمی درانتخابات مجلس یازدهم جهت افزایش و نقش مشارکت مردم در انتخابات پیش رو راهکاریی به شرح ذیل پیشنهاد می گردد :

۱-یاس و سرخوردگی و انفعال مردم یک بحران و چالش جدی است که انتظار می رود در فرصت اندک باقیمانده تا انتخابات، تصمیم گیران، احزاب و تشکلهای سیاسی برای غلبه بر این بحران و ترمیم و بازسازی اعتماد آسیب دیده مردم و اصلاح روندهای نامناسب قبلی و نیز احیای نشاط و امید عمومی مردم را به مشارکت و حضور پرشور توام باشعور در پای صندوق های رای ترغیب و تشویق نمایند.

۲-وحدت وانسجام:

در شرایط کنونی کشور ضرورت حفظ وحدت، انسجام و یکپارچگی در بین جریان اصلاح  طلبی با تکیه بر آرمان‌های اصیل اصلاحات اصل اساسی و الزام آور بوده و پرهیز از تفرقه و تشتت امری است اجتناب ناپذیر که انتظار می رود نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان با محوریت بزرگان وعقلای اصلاحات برای افزایش مشارکت مردمی بایستی آن را سرلوحه کاری خویش قرار دهند.

۳-نظارت استصوابی:

اما مهمتر از وحدت نوع عمل و نحوه برخورد نهادهای نظارتی در بررسی صلاحیت نامزدهای شاخص اصلاح طلبی است که آیا در تصمیم گیری هایشان نسبت به انتخابات قبلی گشایش و دید وسیع و وسعت نظر خواهند داشت یا اینکه در همچنان بر پاشنه قبلی خواهد چرخید. از آنجاییکه نظارت استصوابی مانعی است که فعالان سیاسی در آستانه هر انتخاباتی با آن مواجه هستند چنانچه این مانع تا حدودی برداشته شده و نامزدهای تمامی تشکلهای سیاسی داخل نظام بتوانند در عرصه انتخابات حضور یافته و خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند و مردم هم احساس کنند نمایندگان شان در مرعی و منظر مردم قرار دارند قطعا با طیّب خاطر در صحنه انتخابات مشارکت حداکثری داشته و در پای صندوق‌های رای حضور فعالانه خواهند داشت.

۴-آرای خاموش و خاکستری:

مشخص است که بخش کثیری از رای دهندگان در سپهر سیاسی ایران را آرای خاکستری تشکیل می دهند به تجربه ثابت شده که این قشر خاموش و در عین حال تعیین کننده در صورت مشارکت در انتخابات یقینا با جریان اصلاح طلبی همراهی خواهند کرد و در هر انتخاباتی هم که پای کار بیایند قطعا موجب افزایش نرخ مشارکت در آن انتخابات خواهند شد بنابراین اگر در انتخابات آینده جریان اصلاحات بتواند این بخش خاکستری را به صحنه بیاورد ضمن بالا بردن مشارکت حداکثری پیروزی احتمالی این جریان (اصلاحات) را نیز در پی خواهد داشت.

با در نظر گرفتن مجموعه عوامل پیش گفته و در صورت وجود انتخاباتی آزاد، برابر و رقابتی با حضور نامزدهای تمام سلایق و تشکلهای سیاسی می توان شاهد افزایش مشارکت حداکثری مردم در انتخابات خردادماه ۱۴۰۰ که تیری است بر قلب دشمنان و بدخواهان نظام اسلامی بود.

روزنامه نگار وکنشگر سیاسی اصلاح طلب

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا