Warning: mysql_pconnect(): MySQL server has gone away in C:\inetpub\vhosts\nayeghalam.ir\Arshive.nayeghalam.ir\conf\confing.php on line 9
 

اخبار
کد خبر : 12344 ۱۳۹۹/۱۲/۲۷   ۰۹:۲۶:۴۶

یادداشت؛
اهمیت اعتمادسازی برای تغییر عادت‌واره‌های کرونایی

 

سبک زندگی یکی از واژه‌هایی است که در علوم اجتماعی و جامعه شناسی بسیار یافت می‌شود و منظور از آن روش زندگی افراد است.  طی سال‌های متمادی انسان‌ها همواره کوشیده‌اند روش زندگی خود را بشناسند و آن را مدیریت کنند و حتی دولت‌ها گاهی تلاش کرده‌اند بر این سبک‌های زندگی تاثیر بگذارند.

اخیرا نیز شیوع کرونا در کشورهای مختلف سبب شده موضوع سبک زندگی و تغییر آن اهمیت یابد؛ زیرا عدم هماهنگی سبک زندگی پیشین با شرایط جدید و نیز عدم رعایت برخی نکات بهداشتی ممکن است باعث شود عوامل بیماری‌زا تشدید شده و پیامدهای ناخوشایندی برای افراد جامعه رقم بخورد. اما اینکه چگونه و از چه راه هایی می‌توان به این امر مبادرت کرد و نحوه مواجهه گروه‌ها و طبقات مختلف جامعه با این تغییرات چه خواهد بود، معصومه اشتیاقی جامعه شناس به این موضوع پرداخته است که در ادامه می‌خوانیم.

نمی توان نقش مردم را جدا از نقش دولت دید. چون این دو در تعامل با هم معنا پیدا می‌کنند. در مواجهه با اپیدمی کرونا بخشی از مسوولیت بر عهده دولت و بخشی بر عهده مردم است. همکاری با ستاد مبارزه با کرونا و پذیرش مسوولیت اجتماعی در قبال سایرین امری است که افراد به عنوان کنشگران فردی باید انجام دهند. این که سلامت فردی و اجتماعی را با هم ببینند و در تلاش جمعی برای رفع مشکل ایجاد شده مشارکت معنادار داشته باشند. اما این مشارکت معنادار بخشی از فعلیت‌اش به روند عملکرد دولت و سیاست‌های اجرایی‌اش برای تعادل زندگی شهروندان و مواجهه با بحران کرونا باز می‌گردد. شما نمی‌توانید یک جانبه به موضوع نگاه کنید.

این که برخی افراد پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کنند موضوع چالش برانگیزی است، البته شاید بتوان وضعیت قرمز یا زرد را ملاک قضاوت برشمرد اما این عامل از دید من خود نیاز به بررسی  دقیق دارد.

از جانب دیگر بیاییم به سوال نگاه کنیم آیا پروتکل‌های بهداشتی متناسب با زیست و حیات اجتماعی در منطقه تنظیم شده است؟ آیا تدابیری برای گروه‌های آسیب‌پذیر در مناطق مختلف کشور دیده شده است؟ مقصودم گروه‌‌هایی که شغل شان به نوعی است که در تعامل با افراد دیگر است و امکان برخی ملاحظات برایشان دشوار است.  دستفروش یا کارگری که حقوق ماهیانه زیر دو میلیون تومان دارد آیا دسترسی به لوازم اولیه بهداشتی دارد؟ و آیا تدابیری برای مختل نشدن زندگی روزمره گروه‌­های آسیب‌پذیر دیده شده است؟ قاعدتا هر انسانی علاقمند به ادامه حیات فردی اش است و این که چرا برخی پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کنند سوال مهم است. به این فکر کردید که چقدر موضوع اعتماد به نظام درمان و مسوولان، در این همراهی نکردن تاثیرگذار بوده است.

این موارد سوال‌های مهمی از منظر من به عنوان یک جامعه شناس است. درک حیات جامعه و تنظیم‌گری اجتماعی در پاسخ به این سوال بسیار جدی است. چرا مشارکت پایین است و چرا به رغم هشدارهای متعدد عده‌ای توجه و درکی از عمق فاجعه ندارند و اگر دارند چرا دچار نوعی بی‌تفاوتی عامدانه شده‌اند. 

در جامعه شناسی کسانی مانند بوردیو معتقد هستند که سبک های زندگی برآمده از فضاهایی است که کنشگران  (یا همان افراد) در این فضاها در طول زندگی شان یاد می‌گیرند چه چیزهایی را انتخاب کنند و چگونه این انتخاب را به کار بگیرند. از دید  بوردیو منش‌ها سبک های زندگی را به بار می آورد. مثلا این که چطور به سلامتی مان بپردازیم و یا چه بخوریم و غیره . البته ماکس وبر به سبک زندگی با وجهه مصرف  قبل از سایر اندیشمندان جامعه شناسی پرداخته است که تمایزات اجتماعی را در منزلت و هویت اجتماعی مصرف کننده به عنوان جزیی از طبقه به همراه دارد. وبر به نکته مهمی اشاره دارد و آن این بوده که افراد کاملا آزادانه دست به انتخاب نمی‌زنند بلکه در محدوده بایدها و نبایدهای اجتماعی که همان زمینه اجتماعی زیست شان هست، دست به انتخاب می زنند.

بعدها کاکرهام در سال ۱۹۹۷ به دو جنبه سبک زندگی سالم یا همان مثبت و سبک زندگی منفی یا خطرپذیر پرداخته است. در سبک زندگی سالم فرد مجموعه‌ای از انتخاب‌ها و رفتارهای متناسب با موقعیت­‌های زندگی سالم را به کار می­‌گیرد. و برعکس هم در سبک زندگی ناسالم فرد دست به انتخاب‌های می‌زند که موقعیت زندگی‌اش را به خطر می‌اندازد. مانند استفاده از سیگار و ...

البته موضوع مهم در سبک زندگی این است که انتخاب‌های فردی درون یک ساختار اجتماعی اتفاق می‌افتد و نمی‌توان جدا از ساختار آن را تحلیل کرد. مثلا این که فرد چطور و چقدر به مقوله سلامتی خود اهمیت می دهد موضوعی که باید در ارتباط با نظام بهداشت و سلامت و سایر زمینه‌های مرتبط با سلامت فردی و اجتماعی آن را در نظر گرفت.

در واقع سبک زندگی امری مهم در شیوه انتخاب‌ها و تصمیمات فردی افراد است که باید مورد توجه قرار گیرد. ترویج سبک زندگی سالم از طریق آموزش و یادگیری نیاز جامعه امروز است چرا که امروز با گسترش مصرف و تنوع شاهد طیف وسیعی از انواع سبک های زندگی هستیم که برخی چندان سالم نیستند و خطر آفرین برای فرد و جامعه هستند.

عادتواره و تحصیلات دو منبع سرمایه فرهنگی در افراد هستند که در کنار سایر سرمایه‌ها از جمله سرمایه اقتصادی و اجتماعی فضای طبقاتی افراد را تحت الشعاع قرار می‌دهند. اگر بخواهیم به تغییر در عادتواره افراد فکر کنیم اول باید درک درستی از خود عادت واره داشته باشیم. تجربه‌های افراد در طی زمان جامعه­‌پذیری از همان کودکی منجر به شکل گیری عادت واره‌هایی می‌شود که بخشی از حافظه تاریخی ته نشین شده افراد به شمار می‌آید و همین تجربه‌های ذهنی گذشته است که شکل سلایق و انتخاب‌های روزمره افراد را – به نوعی سبک زندگی‌های متفاوت-با خود به همراه دارند.

از این رو این که مردم چطور عادتواره خود را تغییر دهند امری نیست که بخواهیم دستوری و مهندسی شده و یا پروژه کوتاه مدت با آن برخورد کنیم. جنس عادتواره که بخشی از هویت افراد است در نتیجه یادگیری و تجربه درازمدت به دست آمده است. برای تغییر فردی مثلا نسبت به مقوله سلامت که ضرورت زندگی امروز در شرایط اپیدمی کرونا است نیاز است افراد تجربه‌های این موضوع را بیاموزند و در مسیر یادگیری قرار گیرند. البته که در این تغییر افرادی بسته به منشاء اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی یکسان عمل نخواهند کرد چرا که در موقعیت‌ها و تجارب متفاوتی قرار دارند. 

همان طور که به بحث سبک زندگی و عادت واره پرداختیم باید گفت برای تغییر عادت واره‌های ذهنی زمان بیش از هر امری مهم است و البته آموزش و یادگیری عادت‌های ذهنی و رفتاری سالم و مثبت در طی زمان نقش مهمی دارند.

 اگر چه تاکید می‌کنم عادتواره به واسطه عنصر تاریخمندی و زمان موضوعی نیست که بتوان در یک بازه زمانی معین و کوتاه برای آن سیاستی تعریف و برنامه‌ریزی مشخصی کرد. در سبک زندگی به نقش زمینه و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی اشاره کردیم که لازم است برای تغییر عادت‌واره افراد به سمت جایگزینی سبک زندگی سالم و رعایت بهداشت فردی و اجتماعی بسترهای زیرساختی را فراهم نماییم.

ما نیاز به اعتمادسازی داریم تا باور به پذیرش عادت صحیح ارائه شده ممکن شود. ما نیاز به تمرین جمعی مدارا داریم که به شیوه همراهی و تسهیل‌گرانه تغییرات مطلوب اجتماعی را باورپذیر کنیم. گروه‌های مدنی با توانمندسازی‌شان نقش مهمی در فرایند این تغییرات مثبت ایفا می‌کنند.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا