ابوالقاسم قاسم‌زاده/ همه باور داریم که مهم‌ترین و بزرگ‌ترین بحرانی که با آن مواجه و درگیر هستیم، اپیدمی فراگیر ویروس کرونا است که از یک طرف روال عادی زندگی فردی و اجتماعی را به‌هم ریخته است و از سوی دیگر مرحله به مرحله مبارزه با آن پیچیده و پیچیده‌تر شده است.
تا آنجا که این روزها مراکز بهداشتی و مسؤولان روال مقابله با مرگباری این ویروس و اجرای برنامه‌های پیشگیری و اقدام‌های حفاظتی را همچنان لازم اما کافی نمی‌دانند. اگرچه برخی از اصحاب رسانه‌ها و شخصیت‌های سیاسی و حتی اندیشه‌ای، متأسفانه در نقد شرایط حساس و خطیر کنونی بجای همراهی و کمک برای رفع نواقص، در میدان رقابت‌های سیاسی و جناحی، همچنان با محوریت تسویه حساب‌های شخصی و باندی و تشکیلاتی و تقابل خصلت‌های فردی مذموم می‌تازند و البته برای رسانه‌های معاند خارجی نیز خوراک ضد تبلیغ علیه ایران و سوژه‌سازی‌های تخریبی را فراهم می‌آورند. اما با اندکی انصاف در رصد عملکرد دولت و اغلب نهادها و سازمان‌هایی که مستقیم یا غیرمستقیم در این مدت طولانی در میدان انجام وظایف و مسئولیت‌ها حضور مستمر داشته و دارند، می‌توان هم موفقیت‌های نسبی را دید و هم ناهماهنگی و قصورها را.
از آغاز هجوم یکباره ویروس و اپیدمی کرونا، چند مشکل و همراه و همگام آن چندین پیشنهاد و راهکارها ارائه شد، از جمله این اصل که اعمال آتوریته از سوی دولت، باصلابت و قدرت تمام باید گام اول باشد تا جامعه و مردم نیز تمکین کنند و دریابند در شرایط اضطراری و بحران که امنیت سلامت آحاد ملت به خطر افتاده است، همه باید به «آتوریته» یا دستورالعمل‌های بهداشتی و درمانی از سوی مراکز رسمی تمکین کنند.
از سوی دیگر پذیرش و همکاری آحاد مردم و جامعه که در صورت خلاف در حد مجازات‌های مجرمانه شناخته می‌شود و باید جریمه‌های سنگین آن را بپردازند. در کنار این نظر، برخی پیشنهاد کردند که از طریق اعمال «آتوریته» و تمرکز و هماهنگی اجرایی اگرچه به نتایجی دست پیدا خواهیم کرد، اما در چنین شرایطی نیازمند بسترسازی فرهنگی هستیم که زمینه‌های آن در باورهای مذهبی و اعتقادی جامعه وجود دارد. متأسفانه از آغاز راه مبارزه با کرونا، دو مشکل یکی داخلی و دیگری از خارج مانع اجرای برنامه‌ها هم در اعمال «آتوریته» و هم در فرهنگ‌سازی شد.
در داخل رقابت‌های کور «قدرت‌طلبی» و جزمیت‌های باندی و تشکیلاتی هم مخل و مانع مسیر اعمال «آتوریته» شد و هم با تشدید خرافه‌های فرهنگی، به نام «دین‌باوری» خدشه به اجرای برنامه‌های علمی بهداشتی و پیشگیری‌ها وارد ساخت! تا آنجا که مدت‌ها، استفاده از «ماسک» موضوع سخنرانی‌ها بود و آن را در استفاده کردن یا نکردن، تا ساحت باور معجزات الهی و منکران آن برای تسویه حساب‌های قدرت‌طلبی خود، پیش کشیدند!
اما جریان‌سازی‌های خارج از کشور از آغاز فاجعه کرونا در دو بخش متمرکز شده‌اند. کرونا زمانی سربرآورد که ایران در محاصره اقتصادی و سیاسی دولت ترامپ قرار گرفت و آمریکا به شدت روابط مالی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورها را بایکوت کرد. در حالی‌که بسیاری گمان می‌بردند که ترامپ به‌خاطر فاجعه جهانی اپیدمی کرونا بر ادامه سیاست «تحریم همه‌جانبه و فشار حداکثری» تبصره خواهد زد و شدت آن را تعدیل خواهد کرد، نه تنها تعدیل نشد که پمپئو وزیر خارجه ترامپ، چندین بار به صورت علنی گفت «ما روال تحریم و فشار حداکثری علیه ایران را تشدید خواهیم کرد.» این تحریم به‌ویژه در مورد نیازهای دارویی و وسایل پزشکی، بهداشتی و درمانی ایران، تشدید و گسترده‌تر نیز شد! و تا امروز هم ادامه دارد.
در کنار سیاست دولت ترامپ، جبهه رسانه‌های بیگانه فارسی‌زبان در خارج کشور که با سرمایه مالی سعودی‌ها و امارات و مدیریت خطی صهیونیست‌ها اداره می‌شود، گام به گام جریان‌سازی‌های خبری و سیاسی تخریبی را پیش برده‌اند و تا امروز نیز ادامه دارد. اگر خبری از تهران (دولت روحانی) می‌آید که ستاد مرکزی مبارزه با کرونا، تصمیم گرفته است تا برخی از مراکز خرید و فروش یا مشاغل را تعطیل کند، بلافاصله جریان جنجالی خبری راه‌اندازی می‌شود که «چه کسی ضربه‌های مالی و اقتصادی به صاحبان این مشاغل را جبران خواهد کرد!؟ و فقرزدگی مردم ایران با این سیاست‌های دولت روحانی تشدید خواهد شد!» اگر آمار مبتلایان به بیماری کرونا و مرگ ناشی از آن بالا می‌رود، بلافاصله جریان‌سازی غم‌باری از این اخبار فراهم می‌کنند که دولت ایران در برابر مرگ شهروندان خود، بی‌تفاوت است و برنامه‌ای برای مهار اپیدمی کرونا ندارد. چرا دولت روحانی همچنین برخی دیگر از کشورها، حداقل در بخش‌هایی، تعطیلی را به اجرا در نمی‌آورد؟
برای جبهه ضد انقلاب خارج‌نشین و رسانه‌های معاند همگام و همراه آنها، مهم استفاده از هر خبر و گزارش برای تشویش اذهان عمومی و ایجاد اضطراب در جامعه ایران است. حال با اخبار کرونا باشد یا گزارش‌های تغییرات آب و هوایی در ایران! چه دولت اعلام تعطیلی کند یا نه، مهم نقد تخریبی و مداوم حاکمیت جمهوری اسلامی و بسترسازی برای پیش بردن سیاست ترامپ و پمپئو علیه ایران است. «کرونا» هم یک پدیده در راستای انجام این شرح وظیفه است.
دولت از اول آذرماه (شنبه آینده) طرح تعطیلی با در نظر گرفتن مراکز قرمز، نارنجی، زرد و… در سراسر کشور را به اجرا درمی‌آورد که شرح کامل آن در برنامه و گزارش ستاد مرکزی مبارزه با کرونا آمده است. از هم‌اکنون پرسیده می‌شود آیا چنین برنامه‌ای (تعطیلی) چاره ساز خواهد شد؟ باید در تجربه پاسخ آن را دریافت و البته اعمال آتوریته برای اجرای آن و هماهنگی دولت و مردم در شرایطی که بحران کرونا نه تنها در ایران که در اغلب کشورهای جهان تشدید شده است، لازم و ضروری است.
مقابله با کرونا یک مبارزه ملی و دینی است که همه باید برای موفقیت در این مبارزه فرهنگ‌سازی کنیم. اعلام تعطیلی از روز شنبه براساس برنامه‌ریزی که شده است، در صورتی چاره‌ساز و موفق خواهد بود که دستورالعمل‌های وزارت بهداشت و درمان و اطلاعیه‌های ستاد مرکزی مبارزه با کرونا را جدّی بگیریم که مهم‌ترین آن رعایت کامل پروتکل‌های ابلاغی است.
در این مرحله براساس گزارش‌های مرکز جهانی بهداشت در سازمان ملل، ویروس کرونا جهش خاصی کرده است که هنوز بررسی علمی آن ادامه دارد، اما آمار مبتلایان و مرگ ناشی از آن منحنی سریع بالا رونده‌ای یافته است. در یک کلام در حالی‌که ما مدام در بمباران رسانه‌های بیگانه هستیم تا یأس و ناامیدی را در سراسر کشور جریان‌سازی کنند، اگر با همبستگی ملی در این مرحله از اعلام تعطیلی، اطلاعیه‌های ستاد مرکزی و دستورالعمل‌ها را اجرا کنیم به یقین موفق خواهیم شد.
انتهای پیام/ |
