اخبار
کد خبر : 11179 ۱۳۹۹/۰۸/۱۷   ۱۸:۲۴:۴۲

یادداشت؛
اصلاح‌طلبان، انتخابات و چالش‌های پیش رو

 

محمدعلی خالق‌نژاد/ هر چه به انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در ۱۴۰۰ نزدیک‌تر می‌شویم، رفته رفته احزاب و جریان‌های سیاسی اسب خود را برای شرکت در انتخابات زین می‌کنند. گویی احساس می‌شود که سپهر سیاسی کشور به سمت و سوی انتخاباتی شدن پیش می‌رود و علاوه بر گمانه‌زنی‌های اشخاص و گروه‌های سیاسی صحبت‌های محفلی و سخنرانی‌های تحلیل‌گران هر دو جناح سیاسی هم صریح تر و واضح‌تراز قبل عنوان می‌شود.

در شرایط فعلی کشور، انتخابات به عنوان یکی از ارکان اصلی دموکراسی و مردم‌سالاری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است برهمین مبناست که اصلاح‌طلبان همواره بر این عقیده‌اند که نباید با کم‌توجهی یا بی‌توجهی از کنار آن عبور کرد.

همچنین از آنجاییکه انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم اولین انتخابات در قرن جدید می‌باشد اهمیت آن را مضاعف می‌نماید و از سویی هم انتخابات به عنوان محک و سنجه جایگاه مردمی جریان‌های سیاسی کشور حائز اهمیت بالا می‌باشد که توجه ویژه مجریان و ناظران را می‌طلبد.

در مورد انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری با دو تیپ سیاسی با گرایش‌های  متفاوت مواجه هستیم. اول اصولگرایان هستند که با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر کشور و فعل و انفعالات رخ داده هیچگونه مانع و رادعی برای خود متصور نبوده و میزان مشارکت نیز هر چند پایین‌تر باشد برایشان مطرح نیست بلکه صرفا به دنبال کسب نتیجه مطلوب با هر میزان رای هستند و با خیالی راحت از هم اکنون خود را برنده انتخابات و فاتح پاستور می‌دانند.

لکن در طیف مقابل شرایط کاملا متفاوت است به نحوی که بدنه اجتماعی این طیف کلا آسیب‌دیده و اعتماد خود به صندوق‌های رای را از دست داده و رغبت چندانی برای حضور در پای صندوق رای از خود نشان نمی‌دهند به طوری که انتخابات دوم اسفند ۹۸ مصداق بارز این مدعا می‌باشد. بنا بر این گزاره، مشکل اصلی این جریان سیاسی یعنی جریان اصلاحات که امری لازم و بلکه ضرورتی است اجتناب‌ناپذیر تلاش برای اقناع بدنه اجتماعی خود (مردم ) برای حضور حداکثری در پای صندوق‌های رای می‌باشد.

لذا به همین منظور کم و بیش مشاهده می‌شود که این روزها در محافل و مجالس و یا گعده‌های اصلاح‌طلبانه بحث مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات در حال داغ شدن است.

با امعان نظر به شرایط موجود می‌توان گفت که اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات ۱۴۰۰ با سه چالش عمده مواجه هستند که برای اتخاذ تصمیم در خصوص شرکت یا عدم شرکت در انتخابات باید در خصوص آنها به قدر کافی تأمل و تدبّر نموده و ضمن بررسی و واکاوی تمام جوانب و زوایای موضوع مولفه‌های موجود با تشخیص، تصمیم، اراده و خرد جمعی با به کار بستن راهکاری موجود و سهل‌الوصول که منتج به نتیجه مطلوب گردد و نیز فراهم بودن شرایط و ملزومات مساوی و یکسان با عزمی راسخ و اراده‌ای استوار ضمن دعوت از مردم که عقبه اجتماعی و پایگاه اصلی رایشان می‌باشند در انتخاباتی رقابتی و با مشارکت و حضور حداکثری ورود نمایند در این صورت می‌توان گفت که ورود به انتخابات امری معقول و عقلایی است و می‌توانند بر رقیب غلبه کنند، چراکه به تجربه ثابت شده همواره در انتخاباتی اینچنینی جریان اصلاح‌طلبی پیروز میدان بوده است، درغیر اینصورت و با حضور حداقلی مردم نتیجه‌ای مشابه انتخابات مجلس یازدهم دور از انتظار نخواهد بود.

با توصیفاتی که در خصوص انتخابات و چرایی وچگونگی مشارکت، ذکر شد پرداختن به چالش‌های پیش روی اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰راهگشا خواهد بود.

چالش اول به اقدامات پیشاانتخاباتی ارتباط دارد. در این مرحله دو معضل بر سر راه اصلاح‌طلبان متصوّر است: یکی رسیدن به اجماع در خصوص تعیین کاندیدایی واحد و مرضی الطرفین که بایستی از میان اصلاح‌طلبان شناسنامه‌دار و با کارنامه مورد قبول اصلاح‌طلبی باشد و دیگری حصول اطمینان از تایید صلاحیت وعبور از سد نظارت استصوابی شورای نگهبان کاندیدای مطلوب و ایده‌آل خویش. (با توجه به تجربیات گذشته مولفه دومی مهم‌ترین مشکل و اساسی‌ترین چالش جریان اصلاح‌طلبی است و شاید هم از دسترس دورتر.)

چالش دوم مربوط به اقدامات حین انتخابات است همچنان که درصدر یادداشت اشاره شد اقناع و مجاب کردن مردم به شرکت در انتخابات اصلی اساسی و گامی مهم در این راستا به شمار می‌رود وحائز اهمیت است.

از سوی دیگر با توجه به اعمال تحریم‌های ظالمانه و تاثیرمخرّب آن در بوجود آمدن شرایط نامطلوب اقتصادی حاکم بر کشور بوده که آثار و نشانه‌های سوء آن کاملا مشهود بوده مردم را از نظر معیشتی و گذران زندگی در مضیقه و تنگنای شدید قرار داده به نحوی که امروزه دامن اکثریت مطلق مردم را گرفته و به کوچک‌تر شدن هر روزه سفره خانواده‌ها و نیزعدم تحقق وعده‌های داده شده دولت به مردن که به یاس و ناامیدی آنان در حل مشکلات مبتلا به توسط دولت منتخب شان منجر شده است. علی ایحال در این شرایط خاص راضی کردن و ترغیب مردم به شرکت در انتخابات اگر ناممکن نباشد بسیار سخت و بعید خواه  بود.

در چنین وضعیتی است که جناح مخالف با خیالی راحت درانتخاباتی بدون رقیب شرکت و پیروز میدان نیز می‌گردد هر چند با کاندیدایی حداقلی و مشارکتی به غایت پایین تر که مطلوب این طیف سیاسی می‌باشد.

سومین و آخرین چالش به مشکلات پساانتخاباتی برمی گردد. با فرض توفیق جریان  اصلاح‌طلبی در دو چالش پیش گفته و تشکیل دولتی اصلاح‌طلب مشکلات دیگری پیش پای دولت منتخب این طیف سیاسی ایجاد و بحران‌های گوناگونی در مسیر آن آفریده خواهد شد که امکان پیشبرد برنامه‌ها و تحقق اهداف و وعده‌های انتخاباتی را دشوار و ناممکن خواهد ساخت.

تجربیات گذشته نشان داده که جناح مقابل همواره برای ناکارآمد نشان دادن رقیب در عرصه خدمتگزاری از تمام توان خود بهره گرفته و از هیچ تلاشی برای تخریب دولت (احتمالا اصلاح طلب) فروگذار نخواهد بود، لذا متضرر اصلی این بازی‌های سیاسی عامه مردم عموما و قشر متوسط به پایین جامعه خصوصا خواهند بود.

انتظار می‌رود عقلا و بزرگان جریان اصلاح‌طلبی با رصد تمام شرایط حاکم بر سپهر سیاسی کشور و بدون فوت وقت تصمیماتی که به صرفه و صلاح کشور و مردم که به فرموده امام راحل (ره) صاحبان اصلی نظام و انقلاب هستند را اتخاذ کنند.

فعال رسانه‌ای و کنشگر سیاسی اصلاح‌طلب

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا