Warning: mysql_pconnect(): MySQL server has gone away in C:\inetpub\vhosts\nayeghalam.ir\Arshive.nayeghalam.ir\conf\confing.php on line 9
 

اخبار
کد خبر : 10925 ۱۳۹۹/۰۷/۰۵   ۲۲:۰۸:۲۸

یادداشت؛
ساختار رفتاري و ۱۴۰۰

 

کورش الماسی/ انواع رسانه‌هاي نوشتاري، تصويري، مجازي و درون برخي محافل مملو از اظهارنظرهايي مبني بر چگونگي حضور در انتخابات 1400، اينکه چه شخصيت‌هايي ممکن است کانديدا شوند يا نشوند و... است. اما تقريبا حتي يک مطلب يا اظهارنظر پيرامون اينکه اساساً فلسفه انتخابات چيست؟

به‌منظور تحقق کدام اهداف بايد در انتخابات حضور پيدا کنيم؟ کانديدا‌هاي شيفته صندلي رياست جمهور چه وظايفي دارند؟ و... ديده نمي‌شود. راهکار عقلاني برون رفت از انواع و انبوه چالش‌هاي اجتماعي و ملي که نه تنها اخلاق سياسي و اجتماعي را ويران کرده است بلکه کشور را در معرض بي‌سابقه‌ترين مخاطرات قرار داده است، همکاري و هم انديشي همه شهروندان به ويژه نخبگان در يک ساختار رفتاري با هر اتيکتي(حزب) است.

حزب نه در معناي خاستگاه غربي آن به‌عنوان يکي از مولفه‌هاي يک شيوه حکمراني مدرن بلکه به عنوان يک ساختار رفتاري يا نهاد بومي به منظور سازماندهي اراده ملي براي عبور از شرايط بدون چشم انداز کنوني است. فعاليت حزبي(مبتني بر بستر دمو‌کراسي) با توجه به شرايط عيني کاملان غير کاربردي است. به اين دليل که دموکراسي به عنوان بستر فعاليت حزبي، ابزار تداوم توسعه و ثبات و نه تحقق توسعه است.

در گام نخست، توسعه مبتني بر سازماندهي اراده ملي در يک ساختار رفتاري ايجاد مي شود و در گام بعدي براي تثبيت و تداوم توسعه مديريت کلان مبتني بر دموکراسي، بنابر شواهد تجربي درکشورهاي توسعه يافته کاربردي‌ترين روش مي‌باشد. اذهاني که قصد دارند يا تلاش مي‌کنند در شرايط کنوني ايران، خاورميانه و جهان، با انديشه‌هاي «فضايي» فلسفه دموکراسي در انتخابات حضور پيدا کنند، يا کاملاً رويا پردازان متوهم يا داراي اهداف غير ملي هستند.

توسعه از طريق حل و فصل انواع و انبوه چالش‌هاي اجتماعي و ملي که محصول ناکارآمدي مديريت کلان است، تنها از طريق مديريت کلان مبتني بر اراده ملي که برآيند فهم چيستي، اهميت و ضرورت منافع ملي به عنوان مبداء و مقصد تمامي فعل و انفعالات اجتماعي از جمله سياسي است، امکان‌پذير است، چرا که در جهان معاصر، تلاش براي تحقق منافع ملي، تنها بستر پايدار و کاربردي حکمراني کارآمد و مقتدر است.

وجود انبوه احزاب حاکي از آشفتگي اهداف سياست ورزان، عدم شناخت اهميت بنيادي منافع ملي، عدم آگاهي از نفوذ بيگانگان در ساختارهاي مديريتي، عدم شناخت «علم کاربردي مديريت سياسي» در جهان معاصر، ويراني اخلاق سياسي و... مي‌باشد. بنابراين «شيفتگان حضور در انتخابات» با هر اتيکتي، که هنوز احساسات ميهن دوستي در خود مي بينند و توانايي درک چيستي و اهميت بنيادي منافع ملي به عنوان مبداء و مقصد تمام فعل و انفعالات اجتماعي را دارند، به ضرورت بايد «زير سقف يک حزب(ساختار رفتاري» خود را سازماندهي کنند تا از اين طريق بستر انتقال اراده ملي به ساختار حکمراني را فراهم کنند.

هيچ اراده بيگانه، استعماري و انرژي خواراي تاب تحمل در مقابل حزبي که اراده ملي در آن فشرده شده باشد را ندارد. فلسفه انتخابات برگزيدن کاربردي و کم هزينه‌ترين راهبرد مديريت کلان که توسط احزاب و شخصيت‌ها در معرض قضاوت و راي شهروندان قرار مي‌گيرد، است به عبارتي شهروندان در انتخابات حضور پيدا مي‌کنند تا راهبرد يا برنامه اي را انتخاب کنند که بتواند و بخواهد عدالت زميني و قابل فهم و سنجش در جامعه مستقر کند، شرايط و عوامل توليد مستضعف در جامعه را ريشه کن کند،تا ابتدايي ترين نيازهاي انساني شهروندان محقق شود، تا قانون و نه اراده ها سکان مديريت کلان را در اختيار بگيرد، تا دانش آموزان در آموزش و پرورشي که مبتني بر امور عيني و قابل فهم و نه امور تاريخي تربيت شوند و... کدام خردمند واقع بيني مي تواند ادعا کند کانديداهاي احتمالي فهم کاربردي و مشترک از چيستي و اهميت منافع ملي دارند؟ يا چه کسي باور داردکه کانديداهاي احتمالي اساساً، «راهبرد يا برنامه‌اي ملي» براي مديريت امور کلان دارند؟ يا کدام کانديدا توانايي(يا اراده) حل و فصل چالش روابط خارجه را دارد؟ و... با توجه به جميع شرايط و به منظور «پرهيز از دور باطل»، کاربردي ترين شيوه يا دليل حضور در انتخابات اين است که اگر نه همه اما بخش وسيعي از نخبگان از يک «کانديدا ملي» حمايت کنند. به اين دليل که شرايط بغرنج کشور در همه عرصه‌ها نيازمند يک رئيس جمهور ملي گرا است نه يک رئيس جمهور ايده آليست يا رئيس جمهوري که انديشه‌هاي مديريتي را کپي پيست کرده است، مي‌باشد.

حضور بدون اجماع در يک ساختار رفتاري با اهداف «صرفاً ملي» که توانايي انتقال اراده ملي به فرايند تصميم سازي و تصميم گيري کلان را داشته باشد، موجب بدنامي بيشتر تاريخي «به اصطلاح»اصلاح‌طلبان خواهد شد. هيچ فرد يا جناحي نمي‌تواند با درد و رنج شهروندان بازي کند. در صورتي که اصلاح‌طلبان «نقش ذغال يا آلت دست» انتخابات را بازي کنند، نه تنها تاريخ قضاوت سختي در مورد اين «افراد» خواهد داشت بلکه براي هميشه از صحنه سياسي حذف خواهند شد. قبل از گمانه‌زني پيرامون کانديداها احتمالي يا چگونگي حضور، عقلاني است تا اهداف حضور مشخص شوند. حضور بدون مشخص بودن اهداف(ملي) به چه معني است؟

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا