اخبار
کد خبر : 10896 ۱۳۹۹/۰۶/۳۱   ۱۸:۱۴:۲۶

نگاه؛
بازخوانی تاریخ دفاع مقدس

 

31 شهریور ۱۳۵۹، پس از چند ماه درگیری‌های پراکنده مرزی، رژیم بعثی عراق با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام جمهوری اسلامی‌ جنگی تمام عیار را علیه ایران اسلامی‌آغاز کرد. صدام حسین، رئیس‌جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربین‌های تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، آغاز تجاوز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد‎.‎‏ جنگی به ایران تحمیل شد که هشت سال به طول انجامید، هشت سال مملو از شجاعت و رشادت، هشت سال مردانگی در برابر دشمنی خون آشام.‏

‏۳۱‏‎ ‎شهریور سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی‌ایران، به عنوان آغاز هفته دفاع مقدس نامگذاری شده است و از ۳۱ شهریور تا ۶ مهر ادامه دارد‎.

‎جنگی نابرابر در شرایطی به ایران تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی به ویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و نیروهای نظامی‌نیز به خاطر تبعات قهری انقلاب، هنوز مراحل بازسازی و ساماندهی را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند‎.

‎دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابی ایران شکل گرفت و نیروهای جوان به جبهه‌ها شتافتند. پس از شکل‌گیری اتحاد و انسجام در میان نیروهای انقلابی حماسه‌ای مقدس پدیدار شد که در تاریخ ایران ‌بی‌سابقه بود. حماسه دفاع مقدسی که برکات و دستاوردهای بی‌نهایتی برای ملت ایران به ارمغان آورد. ‏

*ویژگی‌های دفاع مقدس

دفاعی بودن: بی تردید، مقدس‌ترین جهاد، جهادی است که به عنوان دفاع از حقوق انسانی صورت گرفته باشد. در جنگ تحمیلی، رژیم بعث عراق، جنگی ناخواسته را به کشور ما تحمیل کرد و با نادیده گرفتن استقلال سرزمین ما به ایران اسلامی‌تجاوز کرد. از این رو، مردم غیرتمند ایران، در دفاعی مقدس، از حق خود که دفاع از استقلال سرزمین و هویت دینی ـ ملی خود بود، دفاع کردند‎.

‎معنویت جبهه‌های جنگ و دفاع مقدس: از جلوه‌های معنویت در دفاع مقدس، حالت تضرع، استغاثه و راز و نیاز عارفانه رزمندگان اسلام بوده است. دفاع مقدس، فرصت نمایش خالصانه‌ترین و زیباترین مناجات‌ها و دعاها را پدید آورد. در کنار نماز و قرآن، دعا وسیله دیگری بود که یاد خدا را در دل رزمندگان زنده نگاه می‌داشت، به آنان قدرت روحی می‌بخشید و تحمل سختی‌های نبرد را برای آنان آسان‌تر می‌ساخت‎.

‎استقامت رزمندگان و فرماندهان در نبرد: فرماندهان در سخنان خود درباره دفاع مقدس، به پایداری و مقاومت رزمندگان در عملیات‌های مختلف اشاره کردند و آن را از علت‌های پیروزی لشکر اسلام برشمرده ?اند. سردار شهید، مهدی زین الدین، درباره مقاومت و ایستادگی و تأثیر آن در پیروزی می‌گوید: «تنها کسانی که در صحنه نبرد راست قامتانند که به خداوند اتکال نمایند و با توکل بر او پیش بتازند. نه در سختی‌ها و نه در پیروزی‌ها، در هیچ کجا از یاد او غافل نشوند و محکم و مقاوم چون کوه بایستند و دشمن را از پای درآورند و این صفت فقط مخصوص رزمندگان اسلام است. در هیچ کجای دنیا آن کسانی که اعتقاد به خداوند و اعتقاد به معاد روز قیامت ندارند، نمی‌توانند دارای چنین مقاومت و ایستادگی باشند. رمز پیروزی صحنه نبرد، مقاومت و ایستادگی است.»

شجاعت فرماندهان در دوران دفاع مقدس: شجاعت فرماندهان، در دوران هشت سال دفاع مقدس، مثال زدنی بود. یکی از رزمندگان، از شجاعت سردار شهید مهدی باکری در عملیات فتح‌المبین چنین سخن می‌گوید: «شب عملیات، هفت ساعت راه باید می‌رفتیم تا به منطقه می‌رسیدیم و دشمن را غافل‌گیر می‌کردیم. حدود شش ساعت راه رفته بودیم که یک دفعه متوجه شدیم راه را گم کرده‌ایم. به شدت مضطرب شده بودیم. با چند نفر به جلو رفتیم تا راه را پیدا کنیم. من متوجه شدم یک نفر از جلو می‌آید. با خود گفتم حتما دشمن است. صدا کردم کیستی؟ گفت: من باکری هستم، فورا به عقب برگرد و نیروها را بیاور. شاید کسی باور نمی‌کرد او جلوتر از ما رفته، دشمن را دور زده و آمده بود ما را هم ببرد. بعد به ما گفت: نترسید، همه نیروهای دشمن خواب هستند»‏‎.

‎بزرگواری و مروّت در حال قدرت: از نمونه‌های بزرگواری رزمندگان در دفاع مقدس، خودداری از بمباران و گلوله باران مناطق مسکونی عراق بود. خلبانان و نیروهای توپ خانه می‌توانستند مناطق مسکونی را به عنوان مقابله به مثل ناامن سازند و دشمن را با مشکلی جدی رو به رو کنند، ولی پای‌بندی آنان به ارزش‌های اخلاقی، سبب می‌شد در طول هشت سال دفاع مقدس هیچ‌گاه از این حربه استفاده نکنند‎.

‎شهادت طلبی رزمندگان در دفاع مقدس: از عوامل پیروزی آفرین در صحنه نبرد، خطرها را به جان خریدن و به دلایل آغاز جنگ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اختلافات ایران و عراق شدت گرفت؛ بحرانی که در گذشته توسط دو ابرقدرت وقت مهار می‌شد، به بحرانی تبدیل شد که یک طرف آن کشور انقلابی ایران و طرف دیگر دو قطب جهانی قرار گرفته بودند. به عبارت دیگر، انگیزه آغازگران جنگ علیه ایران، ترکیبی از دو انگیزه منطقه‌ای و جهانی بود. دنیای تقسیم شده به بلوک‏های شرق و غرب و منطق حاکم بر روابط و مناسبات نظام دوقطبی، هرگونه نظام مستقل را خلاف منافع خود ارزیابی می‌کرد. در نتیجه، اجازه تولد قطب مستقلی را نمی‌داد. از سوی دیگر، اسرائیل و کشور‌های مرتجع عرب به دلیل عدم مشروعیت مردمی، از پیروزی انقلاب اسلامی ‌احساس نگرانی کرده و از تأثیر آن در مسلمانان منطقه هراسان بودند.‏

*تاریخ شروع جنگ

تحرکات عراق علیه ایران، اگرچه در سال ۱۳۵۸ ضعیف بود؛ اما با آغاز سال ۱۳۵۹ با بروز حوادث مهمی، چون قطع رابطه آمریکا با ایران، حمله ناموفق آمریکا در طبس و نیز دستگیری و اعدام آیت‌الله محمدباقر صدر شدت یافت. البته تجاوزات مرزی عراق در شش ماهه اول سال ۱۳۵۹ روند یکسانی نداشت، بلکه از زمان قطع رابطه آمریکا با ایران تا آستانه کودتای نوژه روبه شدت گذاشت؛ در تیرماه ۵۹، با فرارسیدن زمان اجرای کودتا و در هماهنگی با کودتاچیان، از شدت اقدامات مرزی عراق کاسته شد، اما پس از کشف کودتا مجدداً در مردادماه این تحرکات روند صعودی یافت. تجاوزات عراق در شهریور ماه فوق‌العاده تشدید شد و طی سه‌دهه اول، دوم و سوم شهریورماه روند تصاعدی به‌خود گرفت. بدین گونه که در شهریور ۱۳۵۹ جنگ سرد عراق علیه ایران به جنگ گرم تبدیل شد و در شانزدهم شهریور منطقه خان لیلی به تصرف ارتش عراق درآمد. چند روز بعد، منطقه میمک و پس از آن، پاسگاه‌های رشیدیه، چیلات، بیات و نیز ارتفاع گیسکه به اشغال ارتش عراق درآمد.‏

*اقدامات ارتش عراق در آغاز جنگ

به موازات عملیات منظم ارتش عراق در سرتاسر نقاط مرزی، دشمن به اقدامات دیگری از جمله توزیع سلاح بین عشایر خوزستان و عناصر ضدانقلاب در سراسر مرز دست زد.

این اقدام تا حدی گسترده بود که در برخی شهر‌های مرزی، از جمله در مناطق کردنشین، خرید و فروش سلاح کاری عادی شده بود و بعضاً بازار گرمی‌ داشت. همچنین، عملیات‌های نامنظم که عموماً با حمایت عراق و گاهی به دست نیرو‌های عراقی انجام می‌شد، وضعیت استان‌های مرزی را ناآرام کرده بود و تلفات فراوانی را از مردم و نیرو‌های نظامی‌و انتظامی‌ می‌گرفت. مین‌گذاری در جاده‌ها، بمب‌گذاری در معابر عمومی‌ و مراکز اقتصادی، کمین به ستون‌های نظامی‌ و خودرو‌های عمومی ‌و شبیخون به مراکز مختلف، از جمله این اقدامات بود.‏

عراق هجوم سراسری خود را در ساعت ۱۴ روز ۳۱ شهریور با حملات هوایی آغاز کرد و ظرف چند ساعت ۱۹ نقطه مهم، از جمله فرودگاه‌های کشور را مورد هدف قرار داد. نیروی زمینی ارتش عراق از سه جبهه به خاک ایران تهاجم کرد:

جبهه جنوبی با دو لشکر ۳ زرهی و ۱۱ پیاده به اضافه ۲ تیپ نیروی مخصوص از محور شلمچه برای تصرف خرمشهر و آبادان. لشکر ۵ مکانیزه از محور کوشک با هدف هجوم به اهواز٫ لشکر ۹ زرهی از محور چزابه با هدف تصرف بستان و سوسنگرد و پیشروی به سمت اهواز٫ لشکر‌های ۱ مکانیزه و ۱۰ زرهی به ترتیب از محور فکه و محور عین‌خوش به سمت شوش، دزفول و دهلران.‏

جبهه میانی با لشکر ۲ پیاده کوهستانی برای تصرف مهران. لشکر ۱۲ زرهی برای تصرف سومار و نفت شهر. لشکر‌های ۴ و ۸ پیاده کوهستانی و لشکر ۶ زرهی برای تصرف قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب.‏

جبهه شمالی با لشکر ۷ پیاده برای تصرف نوسود و ارتفاعات مرزی مریوان.

عراق توان قابل توجهی را برای تأمین اهدافش در خوزستان به کار گرفت. در روز اول جنگ ۱۰۰% توان مکانیزه و ۴۰% توان زرهی‌اش را در خوزستان به کار برد و پس از توقف در جبهه میانی، توان زرهی خود در جبهه جنوبی را به دو برابر افزایش داد و ۸۰% از قدرت زرهی‌اش را در خوزستان متمرکز کرد. ضمن آنکه یک لشکر پیاده را برای کمک تیپ‌های نیروی مخصوص راهی جنوب کرد.‏

*مقاومت

جنگ در حالی آغاز شد که هنوز بیش از ۱۹ ماه از آغاز انقلاب اسلامی ‌نگذشته بود، نظام جمهوری اسلامی‌ تثبیت نشده بود و در گوشه و کنار کشور حوادث مختلفی رخ می‌داد. سپاه پاسداران و کمیته انقلاب اسلامی ‌به همراه نیرو‌های مردمی ‌مأموریت تأمین امنیت در داخل کشور را به عهده داشتند و ارتش همچنان تا انطباق با وضعیت جدید فاصله بسیار داشت.‏

در همین حال بحران مناطق کردنشین، تمام توان آزاد سپاه و نیز درصدی از توان موجود ارتش را درگیر کرده بود. تحلیل فرماندهان نظامی‌ مبنی بر عدم احتمال هجوم سراسری ارتش عراق، موجب بی‌توجهی به پدافند جبهه میانی و جبهه جنوبی شده بود؛ لذا هنگام هجوم سراسری عراق، نیروی خودی به‌طور کامل غافل‌گیر شد. ‏

به عبارت دیگر، درک نیرو‌های انقلابی از ماهیت دشمن و قریب‌الوقوع دانستن حمله سراسری عراق، تا زمان اشغال منطقه خان لیلی، هرگز مورد تأیید فرماندهان عالی نظامی‌ کشور قرار نگرفت و از آن تاریخ به بعد نیز بسیج تجهیزات و یگان‌ها به کندی انجام شد. به طوری که اولین یگان‌های کمکی، ۲ گردان از لشکر ۲۱ حمزه بود که چند روز پس از آغاز جنگ به منطقه عملیاتی رسید و بقیه یگان‌ها نیز پس از آنکه پیشروی دشمن متوقف شده بود، وارد منطقه عملیاتی شدند. به عبارت دیگر در بُعد استراتژی، به علت عدم تشخیص تلاش اصلی دشمن و در بُعد تاکتیک با تدبیر «دادن زمین به منظور گرفتن زمان»، زمین‌های ارزشمندی از دست رفت.‏

*خرمشهر

سوم خرداد ۱۳۶۱ خرمشهر پس از ۵۷۸ روز اشغال آزاد شد. عملیات بیت‌المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد در سلسله عملیات رزمندگان اسلام در دفاع مقدس بوده که از جایگاه و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ چرا که ضربه اساسی و تعیین کننده‌ای بر پیکر دشمن وارد ساخت و تمامی معادلات، باورها و ذهنیت‌هایی را که در مورد توانایی و قابلیت نظامی ایران و عراق وجود داشت تغییر داد.‏

بسیاری از کارشناسان نظام وتحلیل‌گران رسانه‌های خارجی، همانند نیروهای عراقی، در برابر «سرعت عمل» و «ویژگی‌های عملیاتی» رزمندگان اسلام به هنگام فتح خرمشهر، غافلگیر، مبهوت و شگفت‌زده شدند. عملیات بیت‌المقدس از دو منظر حائز اهمیت است؛ اول اینکه با پیروزی در این عملیات، جنگ وارد مرحله جدیدی شد که در ادامه پیروزی‌های زیادی برای نیروهای انقلاب رقم زد و دوم اینکه این پیروزی سبب شد دشمنان و در رأس آن‌ها آمریکا حساب کار خود را کرده و در مقابله با انقلاب اسلامی با نهایت احتیاط برخورد کنند.‏

سرهنگ الصبری درباره نفوذناپذیری ورود ایرانی‌ها به خرمشهر نوشته است: مستشاران نظامی فرانسوی طی یک بازدید از وزارت دفاع عراق که در سیزدهم آوریل ۱۹۸۲ انجام شد، اعلام کردند هیچ سلاح و نیرویی قادر به بازپس‌گیری خرمشهر نیست، زیرا عراق این شهر را به صورت یک پایگاه دفاعی بسیار مستحکم در آورده است. وی ادامه داد: «این تحلیل مستشاران فرانسوی موجب شد صدام این سخن تاریخی خود را با اطمینان کامل بیان کند که اگر خرمشهر سقوط کند و ایرانی‌ها آن را باز پس گیرند، من کلید شهر بصره را به آنان تقدیم خواهم کرد».‏

*عوامل مؤثر در فتح خرمشهر

‏یکی از عوامل فتح خرمشهر، همکاری بی‌سابقه ارتش و سپاه بود. پس از تغییرات سیاسی داخل، مقدمات همکاری جدی نیروهای ارتش و سپاه فراهم شد و عملیات ثامن‌الائمه، در نتیجه این همکاری و با تلاش شهیدان کلاهدوز و نامجو طراحی شده و پس از تصویب توسط شورای عالی دفاع، به اجرا درآمد. در پی نتایج به دست آمده از این عملیات، همکاری این دو سازمان (ارتش و سپاه) به همراه ترکیب جدیدی از تلفیق و اتخاذ استراتژی عملیاتی و تاکتیک‌های رزمی نوین آغاز شد. همکاری‌های متقابل سپاه و ارتش، در جوی سرشار از تفاهم، به رفع بسیاری از توهمات و تبلیغات سوء گذشته انجامید و پیروزی را برای ملت به ارمغان آورد.‏

*تغییر توازن به سود ایران

پس از بازپس‌گیری خرمشهر و بعد از آن مهران، توازن در جنگ به سود ایران تغییر کرد. با این حال، حمایت سیاسی و نظامی‌جهان از عراق روزبه‌روز افزایش می‌یافت. کمک‌های اطلاعاتی آمریکا به عراق، تسهیل در انتقال تکنولوژی پیشرفته تسلیحاتی به این کشور و نیز حمایت مالی و ارسال تجهیزات پیشرفته، ارتش عراق را به رغم آسیب‌های فراوان تقویت کرده بود.‏

جنگ تحمیلی با هدف دور کردن دشمن از مرزها توسط ایران ادامه یافت و در ادامه عملیات‌های کوچک و بزرگی شکل گرفت.

اگرچه جنگ در سال هشتم پایان یافت؛ ولی سرنوشت آن، در سال هفتم تعیین شد. ‏

پس از فتح فاو و انهدام وسیع ارتش عراق و تغییر توازن به نفع ایران، طرح‌ریزی برای اجرای یک عملیات بزرگ و یکسره کردن کار جنگ شروع شد. منطقه عملیاتی ابوالخصیب انتخاب شد تا جزیره فاو به‌طور کامل تصرف شود، راه دریایی عراق از خور عبدالله مسدود شد و بصره از جنوب به محاصره درآید. در این میان، عواملی موجب تأخیر در اجرای عملیات می‌شد، از جمله اتکا سازمان رزم سپاه به نیرو‌های مردمی، به طوری که اجرای هرگونه عملیات قبل از حضور گسترده این نیرو‌ها غیرعملی بود.‏

طراحی عملیات در منطقه ابوالخصیب ـ که قبل از شروع عملیات والفجر ۸ آغاز شده بود ـ به تاکتیک ویژه‌ای اتکا داشت که در طرح‌ریزی عملیات محور اصلی محسوب می‌شد. این مهم لو رفت و به‌طور مرموزی دشمن از تاکتیک ویژه عملیات آگاهی یافت؛ لذا با آغاز عملیات، دشمن تنگه مهم عملیات را بست. در نتیجه، این عملیات که پیش‌بینی می‌شد سرنوشت جنگ را تعیین کند و به همین منظور از قبل والفجر ۱۰ نام گرفته بود، با عدم‌الفتح روبه‌رو شد و به کربلای ۴ تغییر نام یافت. ‏

موفقیت دشمن در این عملیات که آن را «حصادالاکبر» (دروی بزرگ) نامیده بود و ارتش عراق را به بازپس‌گیری فاو امیدوار کرده بود، سبب شد دشمن نقاط ضعف خود در عملیات کربلای ۴ را نشناسد. ‏

متقابلاً، نیروی خودی با شناسایی نقاط ضعف دشمن، تنها ظرف ۱۳ روز عملیات بزرگ کربلای ۵ را طراحی و آماده اجرا کرد. عملیات کربلای ۵ که با استفاده از ضعف دشمن در شرق بصره طراحی شد، موجب گردید نیروی خودی با حمله از شمال به جنوب در منطقه پنج‌ضلعی و کانال ماهی، پهلوی دشمن را شکافته و آرایش او را به هم ریزد. این عملیات که با غافلگیری مطلق دشمن صورت گرفت، نتایجی در پی داشت که سرنوشت جنگ را تعیین کرد. در این عملیات که ۲۰ روز به طول انجامید همچون عملیات فاو ۵۰ درصد ارتش عراق آسیب دید و بصره نیز در تهدید جدی قرار گرفت.

به هرحال، عملیات کربلای ۵ اگرچه می‌توانست نتایج بهتری داشته باشد، در عین حال دو نتیجه مهم را به دنبال داشت: اولاً بار دیگر به دنیا ثابت شد که اگر حمایت خود را از عراق افزایش ندهند، عراق طرف بازنده جنگ خواهد بود. ثانیاً به دنیا تفهیم کرد که نمی‌توان خواسته‌های ایران اسلامی‌را به‌طور صددرصد نادیده گرفت؛ لذا از اسفند ۱۳۶۵ (دو ماه پس از عملیات کربلای ۵) تلاش جهانی برای تهیه و تنظیم قطعنامه ۵۹۸ آغاز شد و در پایان تیرماه ۱۳۶۶ به تصویب رسید. همزمان تلاش آمریکا برای افزایش تحریم اقتصادی و تسلیحاتی ایران نیز شدت گرفت.‏

*پایان جنگ

هشتمین سال دفاع مقدس در حالی آغاز شد که برتری در صحنه درگیری خلیج‌فارس با سپاه پاسداران بود و نیروی دریایی آمریکا برای رفع بحران تلاش می‌کرد. در عین حال، درگیری‌ها در خلیج‌فارس دو ماه دیگر ادامه یافت و از آن به بعد صحنه نبرد به جبهه زمینی (در منطقه شمال) انتقال یافت و در ظرف چهار ماه، چهار عملیات قابل توجه در جبهه ماووت و حلبچه به وقوع پیوست. در خلال این حوادث، گفتگو بر سر چگونگی اجرای قطعنامه ۵۹۸ نیز ادامه داشت. قطعنامه ۵۹۸ به گونه‌ای تصویب شده بود که اگرچه تا حدودی حقوق ایران اسلامی‌را تأمین می‌کرد؛ اما در عین حال تقدم و تأخر بند‌های آن امکان محکوم نشدن عراق را میسر می‌ساخت؛ لذا جمهوری اسلامی‌ایران پذیرش قطعنامه را منوط به اصلاح تقدم و تأخر بند‌ها کرده بود، اما عراق با برخورداری از حمایت قدرت‌های بین‌المللی با اصلاح قطعنامه مخالفت می‌کرد.‏

با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری‌اسلامی‌ایران ـ در تاریخ ۲۷ تیر سال ۱۳۶۷ ـ دشمن که این اقدام را حاکی از انفعال قوای ایران تصور می‌کرد، با هدف تصرف بخش‌هایی از استان خوزستان و باختران مجدداً به خاک ایران حمله‌ور شد تا با اشغال تعدادی از نقاط حساس، از موضعی برتر ایران را به پشت میز مذاکره بکشاند. اما این عملیات با حضور گسترده نیروهای مردمی به شکست انجامید و در تاریخ ۲۹ مرداد همان سال، هشت سال تجاوز دشمن به خاک ایران به پایان رسید.‏

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا