اخبار
کد خبر : 10880 ۱۳۹۹/۰۶/۲۹   ۱۸:۰۰:۰۱

نگاه؛
فراموشی هشتگ‌هايي كه قرار بود بر فرهنگ و اجتماع تاثیرگذار باشند

 

وجيهه قنبري/ شبكه‌هاي اجتماعي كه آمدند هيچ مگويي ميان هيچ «مايي» باقي نگذاشتند. مرزها و بندها را برداشتند و ما را ميان خبرهاي درست و نادرستي كه مي‌شنيديم و مي‌ديديم به هم نزديك‌ترمان كردند. دنيا در يك قدمي‌مان بود. يك قدمي هم نه، انگار ما هر لحظه كه مي‌خواستيم در هر جايي از اين دنيا مي‌توانستيم باشيم و همه‌چيز را حس كنيم و با رويدادها و ديگر انسان‌ها به آني همراه شويم.

لحظه‌اي كه «واكين فينيكس» اسكار گرفت يا زماني كه بايرن مونيخ به قهرماني اروپا رسيد خوشدل شويم. از اولويت‌هاي «هانكه» يا احساسات «لارنس فون تريه» وقت نوشتن فيلمنامه هيجان‌زده شويم. از ناآرامي‌هاي خاورميانه تا اعتصابات گسترده در فرانسه دل‌مان بگيرد و بگوييم حال هيچ كجاي دنيا خوب نيست. همين شد كه شب و روز چسبيديم به تلفن‌هايي كه حالا همراه‌تر شده بودند.

خبرهاي خوب و خبرهاي بد شبكه‌هاي اجتماعي خوشحالي و ناراحتي‌هاي‌مان را زودتر از روزنامه‌ها و سايت‌ها رقم زدند مثل همين حالا. شبكه‌هاي اجتماعي يادمان دادند مي‌شود از خوشحالي و ناراحتي‌هاي‌مان زنجيره‌اي بسازيم براي ساختن «مايي» منسجم‌تر.

خبرها آمدند و هشتگ‌ها داغ شدند. از هشتگ «نه به گراني» تا «هشتگ نه به تجاوز» از هشتگ «نه به بازگشايي مدارس» تا هشتگ «نه به اعدام» . هشتگ‌ها هر بار موجي شدند و از توييتر و اينستاگرام سرريز. يك روز، شش روز شايد كمي بيشتر يا حتي كمتر.

هشتگ‌ها مي‌آمدند، مي‌ماندند و بعد هم مي‌رفتند. نه اينكه بروند به سرعت فراموش مي‌شدند.

با آمدن يك خبر و رويداد داغ‌تر، كمرنگ مي‌شدند. تغيير جنسيت كسي كه براي‌مان شناخته شده بود مهم‌تر از قيمت نان و تخم‌مرغ مي‌شد، چه خبر درست بود يا نبود.

به اين ترتيب «مايي» كه قرار بود منسجم‌تر شود براي تأثيرگذاري فرهنگي و اجتماعي دل به ابتذال‌هايي سپرد تا حقايق ميان نامعلوم‌ها و نامربوط‌هاي زندگي جمعي‌مان به فراموشي سپرده شود و عمرشان دوام نياورد درست مثل همين حالا.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا