اخبار
کد خبر : 10547 ۱۳۹۹/۰۵/۰۳   ۱۷:۱۸:۵۳

دیدگاه؛
نیازمند گفتگو و نقادی هستیم

 

خوب یا بد بودنِ  همسر، همسفر، همخانه، همکار یا هموطن را ابتداء به ساکن نمی‌توان تشخیص داد.

فقط در متن عمل و حین تجربه و در موقعیت‌های عینی است که می‌توان در مورد ارزش چنین مقوله‌هایی قضاوت کرد.

خوبی یا بدی یک همسر را پس از شروع پیمان ازدواج و در متن زندگی و طی مسیر است که می‌توان مورد داوری قرار داد. تا زندگی مشترک شکل نگرفته و طرفینِ زندگی مشترک در موقعیت‌های عمل قرار نگرفته باشند نمی‌توان در مورد موفقیت یا شکست آن قضاوتی کرد یا حکمی صادر نمود.

داستان نقد هم نظیر این مثال‌هاست. معمولا نقد با توصیفاتی همچون خوب، بد، منصفانه، متعهدانه، سازنده و مخرب معرفی می‌شود.

 نکته مهم در این میان آن است که چنین اوصافی را باید در میانه یا انتهای مسیر به نقد و منتقد نسبت داد. قبل از شروع نقد و انتقاد نمی‌توان گفت که چه نقدی سازنده است و چه نقدی مخرب. اینکه نقد باید سازنده باشد یک مطلوب است، ولی اینکه آیا چنین مطلوبی محقق شده است یا نه، فقط در انتهای کار معلوم می‌شود. بر همین اساس، نقد را نباید با هیچ قیدی محدود کرد.

باید از کلیشه رایج و شدیداً نخ‌نما شده‌ی «نقد خوب و لازم است اما باید سازنده و منصفانه باشد» شجاعانه عبور کرد. این کلیشه هیچ خاصیتی غیر از حذف و طردِ نقد و نقادی نداشته است. منتقد راستین را به حاشیه رانده است. شغلی به نام نقادی و هویتی جدید به نام منتقد رسمی ایجاد کرده است. دارای سازمان، دفتر و دستک و آیین‌نامه شده است.

به نقد نمی‌توان فرمان داد؛ رام شدنی نیست. کسی که به فرموده نقد می‌کند، هر که و هر چه باشد، منتقد نیست؛ مُنقاد است و مصلحت اندیشی او را از مسیر حق‌جویی به کژراهه‌ی ملاحظات و محافظه‌کاری پرتاب خواهد کرد.

روش های به کار گرفته شده برای حمایت از نقد و تشویق منتقدین، بیشتر از اینکه به جریان اصیل نقد و نقادی کمک کرده باشد آن را دچار آسیب‌های فراوان کرده است.

در چنین فضایی منتقد برای آنکه نقدش مخرب، غیرمتعهدانه یا غیرسازنده نامیده نشود، از خیر آن می‌گذرد. چنین شرایطی زمینه‌ای ایده‌آل برای فرصت‌طلبان و میدانی مهیا برای نان به نرخِ روزخوران است تا خود را در قامت متفکر و منتقد معرفی کنند. چنین نقادانی سودجویان و محافظه‌کارانی بیش نیستند که در لباس مبدل پنهان شده‌اند.

نباید منتقد را معادل «نق زن» معرفی کرد و «نقد» را با «نق» یکی دانست. نباید جریان نقد را به بهانه‌های ساختگی به تأخیر انداخت و با بی‌موقع دانستن آن، سرکوبش کرد یا روی خوش بدان نشان نداد. نباید آن را در مقابل مصلحت قرار داد. هیچ مصلحتی برتر از مقدم دانستن و ارجح تلقی کردنِ حقیقت وجود ندارد. حقیقت از بطن نقادی و مواجهه‌ی دلیرانه با نتایج آن است که متولد می‌شود. جامعه‌ی ما به نقد و جریان گفت و گوی آزاد همان قدر نیاز دارد که به نان شب. سهل است، برای تأمین نان شب و سقف بالای سر؛ نیازمند گفت و گو و نقادی هستیم؛ نقادی راه‌های طی شده؛ روش های به کار گرفته شده.

 این نقد را نباید به انواع ملاحظات آلود. ملاحظه، قید و شرط و اما و اگر، موتور نقد را خاموش و آن را از کار خواهد انداخت؛ همان گونه که تا کنون چنین کرده است. هر شرطی که نقد را مقید و منتقد را محافظه‌کار کرده و او را به ورطه‌ی انواع ملاحظات دراندازد و نسبت به نتایج غیر‌قابل پیش‌بینی کارش اندیشناک کند، در حکم سم مهلک برای جامعه است. باید به وجود نقدِ بد و حتی مخرب در میان نقدهای خوب و سازنده تن داد و هزینه‌ی آن را پرداخت کرد.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا