کوروش الماسی محقق و پژوهشگر/ به دلايلی امري معماگونه جلوه ميکند. اول، هنگامي که انسانها دليل وقوع يا سازوکار يک امر، موضوع يا رخداد را درک نکنند. دوم، زماني که امر يا موضوعي بسيار بديهي و قابل فهم به شکلي بسيار مبهم، پيچيده و غيرعقلاني بروز و ظهور ميکند. اگر مديريت کلان سياسي در جهان معاصر بر خلاف قرون پيشين آنقدر پيچيده و بغرنج نيست، بايد روشن شود، دليل اين همه ناکارآمدي که منشأ بيسابقهترين چالشهاي اجتماعي و ملي در تاريخ معاصر ايران است، چيست؟ وجود انواع چالشهاي اجتماعي و ملي در عرصههاي معيشت شهروندان، روابط خارجه، اقتصادي، تضعيف اخلاق سياسي و... نه تنها چشم انداز مديريت کلان را بسيار تيره و تار کرده، بلکه منشأ بيسابقه ترين نااميدي ميان شهروندان شده است.
در راستاي چارهانديشي به منظور برون رفت از بنبست مديريت کلان و حل و فصل انواع چالشهاي فلج کننده، تبيين کلي و مختصر از چند مفهوم کاربردي که نقش اساسي در کارآمدي مديريت کلان دارد، هدف اين موجز است.
خرد چيست؟ توانايي ذهني انسانها به منظور فهم، تشخيص و تحليل امور گوناگون انساني، اجتماعي و محيط زيست به منظور تدبير انواع راهکارها، طرحها و راهبردها براي ايجاد زيست نسبتا سهل و امن ميباشد.
مديريت چيست؟ به بياني بسيار کلي و مختصر، مديريت در هر امر انساني يا اجتماعي معطوف به ساماندهي و سازماندهي تواناييها، امکانات، داراييها، نيروها، تخصصها و...به منظور تحقق برخي اهداف انساني، اجتماعي و ملي است.
کارآمدي چيست؟ به بيان کلي و مختصر، زماني که عملکرد و هزينههاي افراد، نهادها، موسسات و... براي تحقق برخي اهداف، طبق برنامهريزي يا حتي مطلوب تر از آنچه انتظار ميرفت، پيش ميرود، گفته خواهد شد که اين افراد يا نهادها کارآمد هستند. به عبارتي، کارآمدي، حاکي از تسلط مطلوب بر روند اجرايي کردن مسئوليتي که به فرد يا نهادي محول شده است، ميباشد.
بنابر تبيين کلي و مختصر فوق از مديريت و کارآمدي، داستان يا موضوع مديريت کاملاً ساده، شفاف و قابل فهم حتي براي شهروندان داراي تحصيلات متوسطه ميباشد. در جوامع معاصر توسعه يافته که مديريت کلان مبتني بر خرد جمعي عمل ميکند، تنها وظيفه و مشروعيت کارگزاران مديريت کلان در هر سطحي، مديريت و سازماندهي داراييها، ذخاير، تواناييها، شهروندان، تخصصها و... به منظور تحقق نيازها، اهداف، آرزوها و...ملي(جمعي) است. براي درک استدلال فوق لازم نيست کارشناس متافيزيک يا داراي تحصيلات آکادميک باشيم.
به عبارتي، وظيفه مديريت کلان سياسي تهيه و تامين ملزومات زيست اجتماعي مثل، غذا، لباس، مسکن، آموزش، بهداشت و درمان، شادي، و... براي شهروندان تحت حمايت است.
با اين وصف چه بايد کرد؟ يا به عبارتي چگونه ميتوانيم از مخمصه مديريت کلان که اساس بيسابقهترين چالشهاي اجتماعي و ملي است، خلاص شويم؟ پاسخ: کارگزاران وطن دوست و صادق مديريت کلان بايد به خرد جمعي تکيه کنند. راهکاري پيش روي مديريت کلان سياسي وجود دارد، يا واقعيت را انکار کنند و روند طبيعي حکومتهاي ناکارآمد (تاريخ مملو از مصاديق سرنوشت مديريتهاي ناکارآمد است) را طي کند، يا با توسل به خرد جمعي و حرکت در مسير تحقق منافع ملي، اقدام به بهبود زيست اجتماعي شهروندان که مبناي کارآمدي مديريت کلان است، کند. شايد تکيه بر خرد جمعي توسط صاحبان اصلي قدرت را بتوان اينگونه تبيين کرد بر اساس دلايل بيشمار و تجربيات گران و سخت، در جهان معاصر حکمراني جناحي غيرممکن و تنها با هزينههاي جاني و مالي فراوان در کوتاهمدت ميسر است.
حکمراني کم هزينه، پايدار و کارآمد بر شهروندان خردمند و آگاه به امور انساني و اجتماعي تنها و تنها، برآيند دخالت و حضور نخبگان با ديدگاههاي متفاوت در فرايند تصميمسازي و تصميمگيري مديريت کلان است. به فرموده مقام معظم رهبري بازي در زمين دشمن است. به گواه شواهد بسيار، حکمراني کارآمد، پايدار و کمهزينه در جهان معاصر برآيند همکاري نخبگان ميهن دوست در مديريت داخلي و رقابت خرد و اراده ملي با کشورهاي ديگر است.
انتهای پیام/ |