اخبار
کد خبر : 10224 ۱۳۹۹/۰۳/۱۸   ۱۸:۵۸:۳۳

یادداشت؛
چگونه می‌توان از وقوع قتل‌های ناموسی جلوگیری کرد؟

 

وقوع بسیاری از آسیب‌های اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با شاخص‌های توسعه انسانی اعم از وضعیت مالی خانواده، سطح تحصیلات، فرهنگ و ... دارند و قتل های ناموسی از جمله این آسیب ها نیز از ساختار سنتی و نگاه ابزاری به زنان برمی خیزد.

قتل‌های ناموسی، قتل‌هایی هستند که با انگیزه‌ی حفظ ناموس و در حمایت از آبرو، شرف و غیرت توسط خویشاوندان نزدیک زنی که به دلیل سر باز زدن از پذیرش ازدواج اجباری و برقراری رابطه با مردی خارج از خواست خانواده انجام می‌شود.

“ناموس” واژه ای است ماخوذ از فرهنگ یونانی و در لغت به معنای: آبرو، عزت، نیک نامی، اعتبار، شهرت، پاک دامنی و… آمده است. اصطلاح “ناموس یا شرف” به مثابه برساخته ای اجتماعی، جزء آن دسته از مفاهیمی است که در هر جامعه ای بار معنایی ویژه ای دارد و تعریف یگانه، جامع و استانداردی از این مفهوم وجود ندارد. به بیانی دیگر “ناموس” مفهومی است که در فرهنگ ها و جوامع و حتی خانواده های مختلف به طرق گوناگون، معنا و مصداق می یابد.

اما چه عواملی زمینه و بستر را برای رخ دادن قتل‌های ناموسی فراهم می‌کند؟ در پاسخ باید گفت علاوه بر مجموعه‌ای از دلایل فرهنگی و اجتماعی، موادی از قانون نیز معمولا به کمک می‌آیند تا کسانی که این قتل‌ها را انجام دادند، هیچگاه به مجازات نرسند و یا با حذف جنبه‌ی بازدارندگی از قوانین مربوط به این جرائم، زمینه برای وقوع اینگونه قتل‌ها در جامعه فراهم بشود.

در این میان تناقضات حقوقی در سیستم قضایی نیز راه را جهت گریز قاتلان و قانون شکنان همواره باز گذاشته است، با توجه به مجموع عوامل چگونه می‌توان از وقوع قتل‌های ناموسی جلوگیری کرد؟

شیوا پروایی، جامعه شناس در یادداشتی به این موضوع پرداخته است، در این یادداشت آمده است: برای جلوگیری از تکرار قتل‌های ناموسی باید در سطح ساختاری، الزامات حقوقی و قانونی مناسبی اتخاذ شود تا نه تنها هیچ تسهیل‌کننده‌ای برای وقوع چنین رخدادهایی فراهم نباشد،بلکه بازدارنده‌های حقوقی و قانونی محکمی نیز وجود داشته باشد تا جلوی فرار دختران، ازدواج زودهنگام و کودک‌همسری گرفته شود.

شواهد میدانی حکایت‌گر آن است که اتفاقات اخیر ترس و نگرانی عظیمی را در بین مردم محلی ایجاد کرده است؛ این نگرانی‌ها از یک­سو زمینه‌ای فراهم می‌کند تا برخی از خانواده‌ها از ترس آبرو و ناموس، سهل‌گیری بیشتری در ازدواج دختران حتی در سنین پایین اعمال کنند؛ به این شکل که ازدواج دختران برایشان به کابوسی تبدیل می‌شود که می ‌خواهند زود از آن گذر کنند. در ازدواج دختران بیشتر تعجیل می‌کنند و در صورت وجود خواستگار مناسب حتی در سنین پایین به راحتی به ازدواج آنها رضایت می ‌دهند. بنابراین این اتفاق می‌تواند حتی تقویت ‌کننده کودک همسری باشد اما این همه ماجرا نیست؛ بلکه این اتفاق از سوی دیگر می‌تواند زمینه ‌های سخت گیری بیشتر در ادامه تحصیل دختران، ورود دختران به دانشگاه، ممانعت از مهاجرت دختران به قصد تحصیل و اعمال محدودیت‌های بیشتر برای دختران را فراهم کند.

قتل های ناموسی زمانی می ‌تواند موجب تغییرات فرهنگی شود که در سطح ساختاری، الزامات حقوقی و قانونی مناسبی اتخاذ شود تا نه تنها هیچ تسهیل کننده‌ای برای وقوع چنین رخدادهایی فراهم نباشد، بلکه بازدارنده‌های حقوقی و قانونی محکمی نیز وجود داشته باشد تا جلوی فرار دختران، ازدواج زودهنگام و کودک‌ همسری گرفته شود.

والدین باید دانش و مهارت خود و فرزندان و همچنین شیوه‌های مقاومت خود را در برابر تصمیمات فرزندان ارتقاء دهند. در این زمینه، آموزش و پرورش و نظام دانشگاهی یکی از نهادهای مهمی هستند که اقدامات آن‌ها می‌تواند در راستای ارتقاء فرهنگی نوجوانان، جوانان و خانواده‌هایشان موثر باشد. لازم است نهاد آموزش و پرورش در کنار بحث آموزش، مقوله پرورش را نیز مورد توجه قرار دهد.

برخی از اهدافی که نهادهای حقوقی، آموزشی و فرهنگی می‌توانند دنبال کنند به شرح زیر است:

*تلاش برای ارتقاء سواد عاطفی و ارتباطی و همچنین سواد جنسی خانواده‌ها، کودکان، نوجوانان و جوانان

*ارتقاء سواد حقوقی شهروندان و روستاییان

*ارتقاء سواد رسانه‌ای ساکنان روستا و شهرهای کوچک با آموزش نحوه استفاده از رسانه‌ها و تکنولوژی‌ های نوین و آگاهی از پیامدهای آن

*ایجاد بازدارنده‌های حقوقی و قانونی در راستای ممانعت از ازدواج زودهنگام دختران و پسران کمتر از 18 سال

*ایجاد بازدارنده‌های حقوقی و قانونی در راستای ممانعت از ترک تحصیل دختران و پسران

*ایجاد بازدارنده‌های حقوقی و قانونی در راستای ممانعت از خشونت‌های خانگی

*تلاش برای بازاندیشی در ازدواج زودهنگام، کودک­‌همسری و فرار دختران به قصد ازدواج از طریق نظام‌­های آموزشی و دانشگاهی

*تلاش نظام آموزشی بر ایجاد هویت‌یابی در دانش‌ آموزان از طریق نخبگان استانی و محلی

*شناسایی نخبگان و افراد تاثیرگذار در راستای فرهنگ سازی و توسعه فرهنگی

*تشکیل کارگروه‌هایی از نخبگان محلی برای مشارکت در حل و فصل مشکلات و مسائل اجتماعی محلی

*آگاهی‌بخشی به والدین در راستای مواجهه درست با دوره بلوغ فرزندان دختر و پسر؛

*تلاش برای بازاندیشی درباره تعصب‌های مذهبی

*ایجاد کارگاه‌های آموزشی برای والدین در سطح روستا و شهر از طریق آموزش و پرورش

*تقویت دانش دبیران پرورشی، مشاوره و راهنمایی در راستای شناسایی و حل مسائل عاطفی، روان شناختی و بهبود مهارت‌های زندگی دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان

در پایان این تذکر را نباید فراموش کرد که در پژوهش‌های اجتماعی و فرهنگی باید پا را از کلان شهرها فراتر گذاشت تا بتوان داستان‌هایی چون رومینا را کشف کرد. این مناطق حرف ‌های نابی برای گفتن دارند در حالی که مطالعات روستایی مورد نادیده ‌انگاری واقع می‌شوند. بنابراین ضرورت انجام پژوهش ‌های کیفی ژرف در روستاها و شهرهای کوچک برای کشف مسائل اجتماعی و فرهنگی محلی و بومی بسیار حیاتی است.

انتهای پیام/


نمایش نظرات
 




ارسال نظرات






 
 
درباره ما تماس با ما
طراحی و اجرا